مهلا هدیه الهی

بدون عنوان

1394/10/14 5:51
نویسنده : مرضیه
114 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم! الان توی هفت ماهت هستی و علاوه بر شیر من، روزی چند وعده سوپ و فرنی هم میخوری؛ اما به سختی. بابایی سرگرمت میکنه، هزار تا بازی و شکلک درمیاره تا حواست پرت شه و من قاشق قاشق غذا بریزم دهنت. مثلا اگه شب باشه با چراغ قوه ی موبایلش سایه دستشو روی سقف میندازه و حرکت میده و این برای تو خیلی جذابه. کاملا حواست میره اونجا و بدون اینکه متوجه بشی غذاتو تا آخر میخوری نیشخند.

بعضی مواقع هم نمیشه گولت زد. نمی خوری که نمی خوری، ما هم مجبور میشیم کوتاه بیاییم ناراحت.

الان یه نیم ساعتی میشه خوابوندمت. خسته ام. من اومدم اتاق استراحت کنم و از بابایی خواستم بره  پیش تو بخوابه و اگه گریه کردی و نتونست آرومت کنه بیدارم کنه. اما متاسفانه خواب از سرم پریده. 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)