مهلا هدیه الهی

تولد یک سالگی مهلا

1395/5/6 2:34
نویسنده : مرضیه
119 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی گلم! تولدت یک ماه پیش بود. متاسفانه اصلا وقت نمیکنم بیام خاطرات شیرینتو بنویسم. همش یکی رو میخوای، فرصت نمیدی  ...

یه تولد کوچولو و باشکوه گرفتیم برات، با تم کیتی. خیلی وقت بود چشم انتظار رسیدن روز تولدت بودم. یه دامن توتوی صورتی درست کردم برات وقتی پوشیدی من و بابایی دلمون رفت. خدا میدونه چقدر بهت میومد. واقعا اگه امکانش بود می خوردمت. روز پرترافیک و شلوغی بود. اما با بابایی کاملا همه چی رو برای شب تولدت آماده کردیم. فکر میکردم موقع تزیین از بادکنک ها و وسایل تزیینی خوشت بیاد میترسیدم امانمون ندی و ... ولی اصلا محل نذاشتی به بادکنکها خندهروی یه بادکنک سفید دایی ها و مامان و زندایی و من و ایرج برات یادگاری نوشتیم. بابام نتونست بنویسه گفت دستم می لرزه ناراحت.

خیلی دوستت داره. همه اش سر اینکه هرروز دیرقت میبرمت اونجا ناراحت میشه. من هم خوب زودتر نمیتونم. شرایط تو و شرایط خونه طوریه که نمیشه زودتر رفت. میری اونجا مامان رو هم نمیذاری به کارهاش برسه مجبورم کمی ملاحظه مامانو هم بکنم. 

 

پسندها (1)

نظرات (0)