مهلا هدیه الهی

پایان هفت ماهگی

1394/10/26 2:49
نویسنده : مرضیه
184 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی مامان! دیروز هفت ماهگیت رو تموم کردی و وارد هشت ماهت شدی. خیلی شلوغ شدی. اولین جلسه کار دایی محسن هم توی سهند برگزار شد و به امید خدا موفق خواهیم شد. 

کلی شیرین کاری داری. وقتی با صدای بلند میخندی (یه چیز مثل جیغ زدن، البته فیلمهاش هست انشاءالله خودت میبینی) انگار دنیا رو به ما میدی. دمر میخوابی و چهار دست و پات رو تند تند میزنی زمین، وقتی برات شعر میخونیم دستهاتو میاری نزدیک دهنت و جمع میشی انگار خجالت میکشی که دایی شهرام خیلی دوست داره.

خدا رو شکر خوابت تنظیم شده. حدود ساعت یک تا دو میخوابی فقط هم در حال شیر خوردن میخوابی. دیگه ننو به کارت نمیاد.

همچنان به غذا بی میل هستی و من با هزار ترفند غذا میدم بهت. دخترم! بخور دیگه! آخه من چقدر موقعیت عوض کنم تا بلکه یه ذره بخوری؟ قاشق رو میبرم دهنت چند دقیقه طول میکشه تا غذا رو قورت بدی.

سوپ، حریره بادام، پوره سیب زمینی، موز و آب سیب: اینها غذاهای این ماهت بود که انشاءالله کم کم عادت میکنی به خوردنشونبوس

 

پسندها (1)

نظرات (0)