آخ جون مهلا رفت جلو
مهلا جونم دیروز ظهر برای اولین بار سینه خیز رفتی جلو بدون کمک. عینک بابایی رو دوست داری، ایرج گذاشتش جلوی روت و تشویقت کرد بیای طرفش تو هم اومدی. پاهات رو حرکت میدی و با زور سینه ات رو میکشی جلو. اینقدر شیرین میشی که نگو .
آخه یکی دو ماهه فقط دور 180 درجه میزنی و جلو نمی ری.
ماشاءالله هم اصلا نمیذاری هیچ کاری بکنم! فقط یکی رو میخوای دربست در اختیارت باشه. هیچ کار دیگه ای نمی تونم بکنم. زود بزرگ شو ببینم کلافه ام کردی مامان!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی