مهلا هدیه الهی

بدون عنوان

1394/12/18 3:14
نویسنده : مرضیه
125 بازدید
اشتراک گذاری

مهلا گلم! الان توی نه ماهت هستی و هر روز چیزهای تازه یاد میگیری. مثلا از دیروز لبهاتو میاری جلو و موش میشی، نزده میرقصی، تو بغل آدم دست و پا میزنی و کمرتو تند تند میدی بالا.

اما تو حتی اگه این اداهای شیرین رو نداشته باشی باز هم عزیز دلمونی. باورت نمیشه چقدر دوستت دارم. یعنی خودم هم باورم نمیشه. موقعی میفهمم چقدر عاشقتم که ناخودآگاه از خدا عمر طولانی میخوام. من قبل از تو به هیچ عنوان چنین درخواستی از خدا نکرده بودم اما از وقتی تو اومدی مثلا سوار ماشین که میشم زود کمربند ایمنی رو میبندم چون میخوام برگردم پیشت. خودم رو موظف میدونم که بمونم برات. نمیتونم به کسی بسپرمت. خیالم راحت نیست فقط میخوام کنارت باشم. بعضی مواقع که تصور میکنم اگه بمیرم چی میشه با صدای بلند گریه میکنم و از خدا میخوام به من و بابایی عمر بده که تو رو بزرگ کنیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)